فیلم محاکمه شیکاگو ۷ – نه! دنیا چشمش را نبسته! «همه جهان در حال نظاره است»- خلاصه داستان – نقد و بررسی

ساخت وبلاگ

سرانجام امروز در سال همچنان کرونایی، نامزدهای اسکار ۲۰۲۱ اعلام شدند. بازنویسی نامزدها و نوشتن ترجمه فیلم‌ها و بازیگران و فیلمسازانی که بخت اسکار را دارند، به نظرم معنی ندارد، چون بیشتر ما راحت‌تر هستیم که نام و مشخصات را به زبان اصلی بخوانیم و شما می‌توانید خیلی راحت ین فهرست را در سایت هالیوود ریپورتر بخوانید.

سعی می‌کنم در «یک پزشک» فیلم‌های نامزد اسکاری را که تا به حال در موردشان ننوشته‌ام، یکی یکی به شما معرفی کنم.

امشب می‌رسیم به فیلم محاکمه شیکاگو ۷ (عنوان اصلی The Trial of the Chicago 7).

خب، نام فیلم از اول خیلی از ماها را به قول معروف از تماشای فیلم می‌تاراند. چون یاد درام‌های دادگاهی پردیالوگی می‌افتیم که تازه فهمشان نیازمند دانستن تاریخچه و یک سری اسامی خاصی است و مغز ما هم که این روزها با وجود شبکه‌های اجتماعی حسابی تنبل شده و تاب تحمل یک فیلم پرمغز را نداریم.

اما واقعا درام‌های دادگاهی می‌توانند خسته‌کننده نباشند. مگر کشتن مرغ مقلد، دوازده مرد خشمگین یا محاکمه نورنبرگ را ندیده‌اید؟ سینما مدیون این فیلم‌هاست و حالا ما می‌خواهیم دست‌کم اندکی از شکوه این فیلم‌ها را (فقط مختصری) را با فیلم محاکمه شیکاگو ۷ تجربه کنیم.

محاکمه شیکاگو ۷ که داستانش در دهه‌ها پیش می‌گذرد، سوژه‌ای دارد که کهنه نشده و همچنان معتبر است و گرچه در آمریکا رخ می‌دهد، اما بیانگر مشکلاتی است که همه شهروندان دنیا به صورت مشابهی با آن دست به گریبان هستند.

تا قبل از دیدن شیکاگو ۷ تصور می‌کردم که باید سال پیش را کم‌‌اعتبارترین سال زندگی‌ام از نظر فیلم‌های خوب جدید بدانم. اما به سان پیام کلی و نهایی فیلم، کورسوی امید همیشه وجود دارد. پس لازم نیست به همان Nomadland بسنده کنیم!

نویسنده و کارگردان فیلم محکامه شیکاگو ۷، شخص مشهوری است: آرون سورکین. قرار بود استیون اسپیلبرگ نیز در تولید فیلم مشارکت کند. اما مشکلات تامین بودجه سبب به تاخیر افتادن چند باره تولید این فیلم شد. در ابتدا قرار بود بازیگرانی از جمله هیث لیجر و ویل اسمیت در «محاکمه شیکاگو هفت » حضور داشته باشند و نفراتی از جمله بن استیلر و پل گرینگرس نیز اثر را کارگردانی نمایند. اما در نهایت سرمایه های لازم برای حضور این ستاره ها در فیلم تامین نشد تا تولید پروژه به دست فراموشی سپرده شود تا اینکه یک دهه بعد، خودِ آرون سورکین تصمیم گرفت فیلمنامه ای که نوشته را کارگردانی کند

بازیگران فیلم هم ساشا بارون کوهن، ادی ردمین، یحیی عبدالمتین دوم، جرمی استرانگ، جوزف گوردون لویت، توماس میدلتیچ، فرانک لانگلا، ویلیام هرت، مایکل کیتون و مارک رایلنس هستند.

ما با آرون سورکین به خاطر فیلمنامه استیو جابز (۲۰۱۰) و شبکه اجتماعی و نیز سریال‌های اتاق خبر و بال غربی آشنا شدیم و حالا فیلمی به کارگردانی او به نام محاکمه شیکاگو ۷، یکی از فیلم‌های بخت جایزه اسکار ۲۰۲۱ شده است. البته در سال ۲۰۱۷ هم او فیلم بازی مالی را کارگردانی کرده بود که فیلم خوبی از آب درآمده بود.

فیلم محاکمه شیکاگو ۷ گفتگو محور و پردیالوگ، پرتنش و نفس‌گیر است و شخصیت‌پردازی‌های عالی دارد. این فیلم یک درام سیاسی و دادگاهی است که همچون مطالعه در مورد سیستم قضایی ایالات متحده، آزادی بیان و اندیشه، اهمیت نقش افکار عمومی در همراه شدن طیف‌های گوناگون در مسیر رسیدن به آزادی و البته انعطاف‌پذیری قانون اساسی آمریکا می‌ماند.

سورکین این بار روایتی از تظاهرات ضدجنگ جوانان در دوران پرآشوب آمریکا در دهه‌ی ۶۰ میلادی و یکی از بدنام‌ترین مراحل دادرسی در شهر شیکاگو را برگزیده و ماجرای دادگاهی را که برگزاری‌اش ۱۰۰ جلسه طول کشید و ۷ متهم داشت، در دو ساعت با ریتمی توقف‌ناپذیر چنان به تصویر می‌کشد که مخاطب متوجه گذر زمان نمی‌شود.

دادگاه در واقع ۸ متهم داشت: ابی هافمن، تام هایدن، بابی سیل، جری روبین، دیوید دلینگر، لی واینر، جان فروینس و رنی دیویس. چون بابی سیل از روند دادگاه به کنار گذاشته شد، عملا تعداد متهمان به ۷ رسید و به همین خاطر عنوان محاکمه شیکاگو ۷ برای فیلم گذاشته شده است.

محاکمه شیکاگو ۷ قرار بود فیلمی در مورد دیروز باشد، اما جالب است که دست روزگار آن را دقیقا مناسب برای نمایش در امروز کرده است. این فیلم دوپارگی را در متن جوامع نشان می‌دهد. همان دوپارگی که در سال‌های جنگ ویتنام در آمریکا وجود داشت و حالا به نوعی دیگر در آمریکای دوران ترامپ و پساترامپ رخ داده و به نظر هم نمی‌رسد به همین زودی برطرف شود.

به نوعی دیگر همین دوپارگی را در کشورهای دیگر را می‌بینیم. این وسط جناح‌های سیاسی و ورود افراد کاریزماتیک تاثیرگذار به ناگاه این دوپارگی را بیشتر می‌کنند و وقتی جامعه دوپاره بحران‌هایی را تجربه می‌کند، ناگهان آشوب همه جا را می‌گیرد و سرانجام وقتی آشوب رخ می‌دهد، معلوم نیست که دادگاه و سیستم قضایی چه کسی را باید به چه جرمی محاکمه کند و معلوم نیست که مردم باید چه کسی را نفرین کنند!

فیلم مدام در زمان‌های مختلف و میان تصاویر مستند و فیلمی در رفت و آمد است و با تغییر زوایه دید شخصیت‌های متعدد، حتی میان آدم‌هایی در موقعیت‌های زمانی و مکانی متفاوت دیالوگ برقرار می‌کند.

محاکمه شیکاگو ۷ ، فیلمی است درباره یکی از دادگاه‌های مهم تاریخ سیاسی آمریکا در سال ۱۹۶۹،در دوران ریاست جمهوری نیکسون.

سال ۱۹۶۸ سال جنبش‌های اجتماعی در سراسر جهان بود. این روزها متناسب با اینکه مردم خیلی کم تاریخ را مدون می‌خوانند، از خود می‌پرسند علت آن همه شور و آرمان‌باوری در ایران دهه ۷۰ چه بود. آنها تصور می‌کنند که تنها در ایران ما بود که اعتراضات ریشه‌‌ای علیه ساختار کلان سیاسی و اقتصادی کشور‌ و بیشتر کردن آزادی‌های فردی درگرفته بود، در صورتی که آن شور که این روزها برخی به اشتباه تنها ناشی از القای چپ می‌دانند، در همه جا دنیا مشاهده می‌شد.

عملیات نظامی ویت کنگ‌ها (جبهه ر‌هایی‌بخش ملی ویتنام جنوبی) در ۳۰ ژانویه ۱۹۶۸، در چنین فضایی رخ می‌داد و آنقدر از نظر رسانه‌ای برجسته شد که سیاستمداران آمریکا صلاح ندیدند که مداخله مستقیم نکنند و در بتلاق جنگ فرورفتند و در نهایت لیندون بی‌جانسون رئیس جمهور وقت آمریکا ، به دلیل حمایت از جنگ ویتنام و افزایش تعداد سربازان آمریکایی از شانزده هزار نفر به بیش از نیم میلیون نفر، در دوره دوم حتی در انتخابات مقدماتی داخل حزب دموکرات رای نیاورد.

آگوست ۱۹۶۸، هزاران مخالف جنگ ویتنام در شیکاگو در اعتراض به ادامه‌ جنگ مقابل محل برگزاری کنوانسیون ملی حزب دموکرات دست به اعتراضاتی زدند که آرام شروع شد و در ادامه کار به درگیری رسید.

چند ماه بعد از این حادثه، دادگاه شیکاگو ظاهرا در پی کشف آن برآمد که مخالفان یا پلیس، کدامیک آغازگر درگیری‌ها بوده‌اند؟

تا به امروز هم کسی پاسخ واحدی برای این پرسش ندارد. چیزی که مشخص است این است که هم پلیس و هم معترضان علیه هم، دست به خشونت زده بودند. پلیسی که آموزش کم دیده بود، در واقع تحت تاثیر جو رادیکال ایجاد شده، عنان کار را به کلی از دست داده بود. به نظر می‌رسد که فیلم تمایل دارد که کفه سنگین خشونت‌ها را در سمت پلیس نشان بدهد.

اما نکته جالب فیلم تاکید شخصیت های داستان به بندهای قانون اساسی در ایالات متحده است که در آن اعتراض گروهی برای تغییر را مجاز می‌شمارد و حتی در این زمینه به جمله‌ای از آبراهام لینکلن نیز اشاره می شود. اما این قانون اساسی حالا به واسطه دولت و مسئولین فاسد در نظام قضایی به حاشیه رانده شده و سیاستمداران فاسد افکار عمومی را کنترل می‌کنند. در این شرایط، شنیدن هر صدای مخالفی می‌تواند به منزله یک جرم بزرگ تلقی شود. جرمی که حتی در بیشتر مواقع معترضین نقشی در شکل گیری آن نداشته‌اند.

سورکین در قالب این فیلم بی‌طرفی و کارآمدی سیستم قضایی را زیر سؤال می‌برد، اما در عین حال به موجودیت کشورش احترام می‌گذارد و این کار را با ادغام تصاویر خبری سیاه و سفید آرشیوی و سکانس‌های فیلم بسیار عالی انجام می‌دهد.

اما مگر می‌شود آن سکانس شکنجه بابی سیل را فراموش کرد. در واقع قاضی دستور داده بود که خاطر توهین‌های توقف ناپذیر او، پارچه‌ای در دهانش کنند، چیزی که آمریکایی‌ها حتما آن را برخورد خشن پلیس مینیاپولیس با جرج فلوید در سال پیش مقایسه می‌کنند.

در بیرون دادگاه شیکاگو ۷ این جمله را طرف مردمی که بیرون دادگاه ایستاده‌اند و منتظر اعلام رای نهایی می‌شنویم:

The whole world is watching

همه دنیا در حال نظاره کردن است!

برخی شک و تردید روا داشته‌اند که این شعار واقعا توسط مردم در بیرون دادگاه یا در حین درگیری‌های مردم معترض با پلیش زمزمه نمی‌شده، اما جستجویی اندک نشان می‌دهد که این شعار واقعا وجود داشته است.

ببینید.

کورسوی امید و پیروزی عدالت همیشه در دل آدمیان هست و فیلم هم می‌خواهد نشان بدهد که حتی وقتی رقابت‌های سیاسی کلاف پیچیده‌ای ایجاد می‌کنند و متهم و شاکی را نمی‌شود از هم راحت تمیز داد، همیشه به واسطه شرایط یا ورود پیشبینی نشده آدم‌هایی، امید امکان احیا شدن دارد.


-ابی،آیا می دونی چرا اینجا در دادگاه هستی؟

-ما افکار و ایده های خاصی رو از مرزهای ایالت باخودمون حمل کردیم. نه مسلسل و نه مواد و دختر‌بچه‌ها را. افکار و ایده‌ها رو.

وقتی از نیویورک به نیوجرسی و پنسیلوانیا و و اوهایو ایلی نویز رد شدیم،افکار خاصی داشتیم و بخاطر اون‌ها (افکار) بهمون گاز اشک اور زدن،بهمون مشت زدن
‫دستیگیرمون کردن و محاکمه شدیم

-باشه.

-در سال۱۸۶۱ لینکلن در اولین سخنرانیش گفت «وقتی که مردم از حقوق اساسی‌شان برای اصلاح دولت‌شان بیزار شدند،باید حقوق انقلابی‌شان را برای نابودی آن دولت بکار بگیرند.» و اگه لینکلن همین سخنرانی رو تابستون گذشته در پارک لینکن انجام می‌داد، با همه ما دادگاهی می‌شد.

-خب چطور می‌شه همونطور که شما گفتید دولت رو بصورت مسالمت آمیز قطعه قطعه یا نابود کرد؟

-تو این کشور ما این کار رو هر چهار سال انجام می‌دیم.

-سوال دیگه‌ای وجود نداره.


منابع این مقاله و نیز پیشنهادهایی برای مطالعه مفصل‌تر شما: نشریه دنیای تصویر – moviemag – ترجمه زیرنویس فیلم – ویکی پدیافیلیموhistoryvshollywoodslatesmithsonianmagتایم

پزشک اول...
ما را در سایت پزشک اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ممد رسول onepezeshk بازدید : 179 تاريخ : سه شنبه 26 اسفند 1399 ساعت: 9:19