این کتاب را نشر چشمه در ۲۱۴ صفحه منتشر کرده است. مقدمه مترجم: ترجمهی نوول کوچولوی یه چیزی بگو از دل «بیقراریها» و نوعی «بایدها» درآمد؛ از سفر به امریکا در ژانویهی ۲۰۱۶، از سپری کردن زمستان سرد بوستون و نیویورک، زندانی شدن در خانهی بزرگی دور از شهر. خانهای میان درختهای بلند محاصره در برف و یخ. در چنین روزها و هفتههایی که روزها را در تنهایی سپری میکنید، برای فرار از بمباران شبکههای تلویزیونی بیش از همیشه به کتاب رو میآورید. در همان روزهای نخستین از خانم دکتر سارا دولتی، برادرزاده همسرم، که در زمینهی روانشناسی اجتماعی تحصیل کرده و با شور و علاقهی غبطهانگیزی دربارهی فعالیتهایش حرف میزد، درخواست کردم دوری در کتابخانهی خصوصیاش بزنیم. او میان کتابهایش بیمقدمه و بلافاصله یکی,اندرسن»,حمیدرضا ...ادامه مطلب